مرتضی نداف : دولت حمایت کند تا کارم را در کتاب رکوردها ثبت کنم
مرتضی نداف یکی از هنرمندانی است که در زمینه سوختهنگاری روی چوب فعالیت میکند و آثارش در موزههایی چون موزه هنرهای سنتی، موزه آستان قدس، موزه هنرهای معاصر تهران و موزه مدرس کاشمر نگه داشته میشود.
از جمله آثار وی نگاشتن جز ۳۰ قرآن به خط استاد نیریزی بوده است. هشت اثر قرآنی ارزشمند از این هنرمند نیز در موزه هنرهای معاصرتهران و موسسه توسعه هنرهای معاصر است. نداف به تازگی و به سفارش دبیرخانه دینپژوهان کشور بر تمثال امام خمینی(ره) کار کرده است.
*از کی و چگونه با هنر سوخته کاری روی چوب آشنا شدید؟
من نوازنده نی هستم. حدود ۲۰ سال پیش به فکرم رسید که روی سازی که مینوازم نقوشی را حک کنم. از آنجایی که من در کاشمر زندگی میکردم امکانات لازم برای فراگیری هنرهای سنتی در اختیارم نبود.به فکرم رسید راه حلی پیدا کنم که نقوش روی نی پاک نشود. بانگاه به مُهر سازنده، فهمیدم که با حرارت و سوزاندن، میتوانم نقش و طرحم را روی نی پیاده کنم. میخی را داغ کردم و روی نی زدم. نتیجه مثبت بود.درفشی را برداشتم و با آن شروع به کار کردم. ابتدای کار،از پیک نیک برای داغ کردن درفش استفاده میکردم. تمام نقوش روی نی، نقطه نقطه بود. اشعارم را روی نی، سوخته کاری میکردم. نقطههایی که روی نی میزدم زیبا نبودند. بعد از یک هفته سعی کردم با حرارت کمتری روی نی نقطه گذاری کنم که ظریف تر باشند. اولین بندی که تکمیل کردم یک بیت شعر بود. هیچکس از کار من در زیر زمین منزل خبر نداشت. حدود یک ماه گذشت و من نی را به دایی کوچک ترم که طبع هنری داشت نشان دادم. خیلی برایش جالب بود. گفت این نقاط را به هم وصل کن یا از همان حرکت اولیه مثل نقاشی طرحت را اجرا کن. مدتی بعد پدرومادرم وقتی فهمیدند مشغول چه کاری هستم مرا تشویق به ادامه این کار کردند. از آن روز به بعد من مسیر هنری ام را یافتم و به یمن این حرکت، اولین کار هنری ام را با آیه«وان یکاد» اجرا کردم.
* هنوز بسیاری افراد، هنر سوختهکاری را نمیشناسند، درباره تاریخچه و شیوه کار خود توضیح میدهید؟
این هنر قدمتی حداقل چهارهزار ساله دارد. آن زمان برای ایجاد نوشتههایی که دوام داشته باشند از خطوط سوخته بهره میبردند. فلز یا سنگی را روی آتش و زغال سرخ، داغ میکردند و روی شی مورد نظر که از چوب بود میکشیدند و نوشتههاشان را این گونه نشان میدادند. دقیقا همان سبکی که من در ابتدا کار میکردم. سبک اولیه پیدایش این هنر بود. امروز اگر شما به موزه ایران باستان بروید استخوان پای عقابی را میبینید که دارای نقوش سوخته ای است که به دوران شوش باستان برمیگردد.
*آیا تاکنون به فکر ثبت کارهای خود در کتاب رکوردها افتادهاید؟
از جمله آثار ریز دیگری که خلق کردهام میتوان به نگارش سوره توحید روی پرکاه در مقیاس نیم میلیمتر در پانزده میلیمتر، سوره توحید روی دانه ارزن،کشیدن شمایل روی دانه ارزن، کشیدن شمایل روی گندم و کتابت دوازده آیه ابتدایی سوره یاسین اشاره کرد. اینها نمونههای بارز خلق شده در زمینه آثار قرآنیام است. در حال حاضر رکورد کوچکترین نقاشیهای دنیا که با سبک هنری سوخته انجام شده در اختیار من است اما تاکنون نتوانستهام در کتاب رکوردها، کار خود را به ثبت برسانم که اگر مسئولان دولتی حمایت کنند تا من موفق به انجام چنین کاری شوم، افتخار این کار متعلق به ایران و ایرانیان خواهد بود.
* یکی از تازهترین کارهای شما، تمثال امام خمینی(ره) است. درباره این اثر بیشتر توضیح میدهید؟
این کار در ابعاد ۴۰ در ۶۰ و به سفارش دبیرخانه دینپژوهان کشور انجام شده است. البته تا هنرمندی به آنچه انجام میدهد باور نداشته باشد، اثرش با مخاطب ارتباط برقرار نمیکند و آنچه خلق میشود، خشک و بی روح است.
*به نبود حمایتهای دولتی اشاره کردید. حمایت را چگونه تعریف میکنید؟
اصولا وضعیت هنر و هنرمندان درکشور سامان ندارد. هر سازمان و نهادی، یک بخش از امورات هنرمندان را برعهده گرفتهاند. بحث بیمه، بزرگترین معظل و مشکل پیش روی ماست. هر مدیری که سرکار میآید یک سیاست را اجرا میکند و برایشان فرقی ندارد که با اعمال مدیریت سلیقهای خود چقدر به هنرمندان ضربه میزند. رشتههای سنتی بسیار مهجورتر از سایر رشتههای هنری هستند و همیشه مورد بی مهری مسئولان بودهاند. شعارهای حمایتی، بسیار زیبا و دلچسب است اما درعمل فقط نا امیدی و فرسوده شدن هنرمندان را درپی دارد. من هنرمند نمیدانم با آنچه تولید کردهام چه کنم؟ مسئولان فرهنگی هیچ بستری برای معرفی و فروش آثار فراهم نمیکنند و قدر کار هنر را نمیدانند. همین مساله باعث میشود که هنرمندان، آثار خود را در جایی به جز مملکت خود ارائه دهند. برای مثال وقتی از یک سو سازمان میراث فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد و دیگر نهادهای متولی از خود من هیچ پشتیبانی نمیکنند و از سوی دیگر کشورهایی چون عمان و امارات و قطر، از کار من شگفتزده میشوند و بهترین شرایط را برایم فراهم میآورند شما به جای من بودید چه میکردید؟ همه حرف من این است که هنرمندانی هستند که آثار ماندگار خلق کرده و گمنام ماندهاند. نه بیمهای دارند و نه حقوق ثابتی. اصلا کسی سراغی از آنان نمیگیرد نه مردم و نه مسئولان.